این مقاله به تمیزکاری نیاز دارد. لطفاً آن را تا جایی که ممکن است از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید. سپس این الگو را از بالای مقاله حذف کنید. محتویات این مقاله ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا، مشهور به ابوعلی سینا و ابن سینا (یا پور سینا) (زادهٔ ۳۵۸-۴۱۶ خورشیدی در روستایی در نزدیکی بخارا،[۱]، ۳۷۰-۴۲۸ قمری، درگذشتهٔ ۹۸۰-۱۰۳۷ میلادی در همدان[۲]، ۳۷۰-۴۲۸) پزشک اهل ایرانزمین، مشهورترین و تاثیر گذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان اسلامی بود.[۳] وی ۴۵۰ کتاب در زمینههای گوناگون نوشتهاست که تعداد زیادی از آنها در مورد پزشکی و فلسفهاست. جرج سارتن او را مشهورترین دانشمند سرزمینهای اسلامی میداند که یکی از معروفترینها در همهٔ زمانها و مکانها و نژادها است. کتاب معروف او کتاب قانون است.
ابوعلی سینا یک فارسیزبان بود که بیشتر عمر خود را در مناطق شرقی و مرکزی ایران آن زمان گذراند.[۴][۵]
فهرست مندرجات[نهفتن] |
ابن سینا یا پورسینا حسین پسر عبدالله زاده در سال ۳۷۰ هجری قمری و در گذشته در سال ۴۲۸ هجری قمری، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود. نام او را به تفاریق ابن سینا، ابوعلی سینا، و پور سینا گفتهاند. در برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجةالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تألیفات بسیاری است و مهمترین کتابهای او عبارتاند از شفا در فلسفه و منطق و قانون در پزشکی.
«بوعلی سینا را باید جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگترین نماینده حکمت در تمدن اسلامی بر شمرد. اهمیت وی در تاریخ فلسفه اسلامی بسیار است زیرا تا عهد او هیچیک از حکمای مسلمین نتوانسته بودند تمامی اجزای فلسفه را که در آن روزگار حکم دانشنامهای از همه علوم معقول داشت در کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند و او نخستین و بزرگترین کسی است که از عهده این کار برآمد.»(اموزش و دانش در ایران، ص۱۲۵)
«وی شاگردان دانشمند و کارآمدی به مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی را که هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود.»(خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۴۹۳)
بخشی از زندگینامه او به گفته خودش به نقل از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد. بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم به بخارا نقل مکان کرد در آنجا بود که مرا به آموزگاران سپرد تا قرآن
و ادب بیاموزم. دهمین سال عمر خود را به پایان میبردم که در قرآن و ادب
تبحر پیدا کردم آنچنانکه آموزگارانم از دانستههای من شگفتی مینمودند.
در آن هنگام مردی به نام ابو عبدالله به بخارا آمد او از دانشهای روزگار خود چیزهایی میدانست پدرم او را به خانه آورد تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری بیاموزم وقتی که ناتل به خانه ما آمد من نزد آموزگاری به نام اسماعیل زاهد فقه میآموختم و بهترین شاگرد او بودم و در بحث و جدل که شیوه دانشمندان آن زمان بود تخصصی داشتم.
ناتلی به من منطق و هندسه آموخت و چون مرا در دانش اندوزی بسیار توانا دید به پدرم سفارش کرد که مبادا مرا جز به کسب علم به کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تاکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم. من اندیشه خود را بدانچه ناتلی میگفت میگماشتم و در ذهنم به بررسی آن میپرداختم و آن را روشنتر و بهتر از آنچه استادم بود فرامیگرفتم تا اینکه منطق را نزد او به پایان رسانیدم و در این فن بر استاد خود برتری یافتم.
چون ناتلی از بخارا رفت من به تحقیق و مطالعه در علم الهی و طبیعی پرداختم اندکی بعد رغبتی در فراگرفتن علم طب در من پدیدار گشت. آنچه را پزشکان قدیم نوشته بودند همه را به دقت خواندم چون علم طب از علوم مشکل به شمار نمیرفت در کوتاهترین زمان در این رشته موفقیتهای بزرگ بدست آوردم تا آنجا که دانشمندان بزرگ علم طب به من روی آوردند و در نزد من به تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران را درمان میکردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره به مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم در این کار وقت صرف کردم. در این مدت کمتر شبی سپری شد که به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت که جز به مطالعه به کار دیگری دست زده باشم.
بعد از آن به الهیات رو آوردم و به مطالعه کتاب ما بعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمیفهمیدم و غرض مؤلف را از آن سخنان درنمییافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنانکه مطالب آن را حفظ کرده بودم اما به حقیقت آن پی نبردهبودم. چهره مقصود در حجاب ابهام بود و من از خویشتن ناامید میشدم و میگفتم مرا در این دانش راهی نیست... یک روز عصر از بازار کتابفروشان میگذشتم کتابفروش دوره گردی کتابی را در دست داشت و به دنبال خریدار میگشت به من الحاح کرد که آن را بخرم من آن را خریدم، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابو نصر فارابی، هنگامی که به در خانه رسیدم بیدرنگ به خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه که همه آن را از بر داشتم پی بردم و دشواریهای آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی که نصیبم شده بود بسیار شادمان شدم. فردای آن روز برای سپاس خداوند که در حل این مشکل مرا یاری فرمود. صدقه فراوان به درماندگان دادم. در این موقع سال ۳۸۷ بود و تازه ۱۷ سالگی را پشت سر نهاده بودم.
وقتی من وارد سال ۱۸ زندگی خود میشدم نوح پسر منصور سخت بیمار شد، اطباء از درمان وی درماندند و چون من در پزشکی آوازه و نام یافته بودم مرا به درگاه بردند و از نوح خواستند تا مرا به بالین خود فرا خواند. من نوح را درمان کردم و اجازه یافتم تا در کتابخانه او به مطالعه پردازم. کتابهای بسیاری در آنجا دیدم که اغلب مردم حتی نام آنها را نمیدانستند و من هم تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیار سود جستم.
چندی پس از این ایام پدرم در گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا به گرگانج خوارزم رفتم. چندی در آن دیار به عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا قربت پیدا کردم و به تالیف چند کتاب در آن شهر توفیق یافتم پیش از آن در بخارا نیز کتابهایی نوشته بودم. در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آوارهای در شهرها میگشتم تا به گرگان رسیدم و از آنجا به دهستان رفتم و دوباره به گرگان بازگشتم و مدتی در آن شهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. ابو عبید جوزجانی در گرگان به نزدم آمد.
ابو عبید جوزجانی گوید: این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من به خدمت او پیوستم تا پایان حیات با او بودم. بسیار چیزها از او فرا گرفتم و بسیاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم پس از مدتی به ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایان دیلمی درآمد و وی را به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و در آنجا به قزوین و از قزوین به همدان رفت و مدتی دراز در این شهر ماند و در همین شهر بود که استادم به وزارت شمسالدوله دیلمی فرمانروای همدان رسید. در همین اوقات استادم کتاب قانون را نوشت و تالیف کتاب عظیم شفا را به خواهش من آغاز کرد. چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید استاد وزارت او را نپذیرفت و چندی بعد به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همین دلیل به زندان گرفتار آمد ۴ ماه در زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب به رشته تحریر درآورد. پس از رهایی از زندان مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان پنهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. من و برادرش و دو تن دیگر با وی همراه بودیم. پس از آنکه سختیهای بسیار کشیدیم به اصفهان در آمدیم. علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را به گرمی پذیرفت و مقدم او را بسیار گرامی داشت و در سفر و حضر و به هنگام جنگ و صلح استاد را همراه و همنشین خود ساخت. استاد در این شهر کتاب شفاء را تکمیل کرد و به سال ۴۲۸ در سفری که به همراهی علاءالدوله به همدان میرفت، بیمار شد و در آن شهر در گذشت و هم در آن شهر به خاک سپرده شد. ر.ک.زندگینامه ابن سینا
ابن سینا از حیث نیرو جسمانی مردی نیرومند بود و به همین خاطر از کار کردن احساس خستگی نمیکرد. او با داشتن این نیروی فراوان جسمی میتوانست از پس کار وزارت فرمانروایان برآید و همیشه چه در سفر و چه در نبرد همراه آنان باشد و علاوه بر این به کار دانش و نوشتن نیز بپردازد. میگویند که او شبها تا دیرگاه به نوشتن کتاب و رساله میپرداخت و در این کار افراط میکرد. ابن سینا از لحاظ نیروی ذهنی و تفکر نیز بسیار نیرومند بود. اینکه او در هجده سالگی توانست تمامی دانشهای زمان خود را فراگیرد خود نشانگر نیروی ذهنی اوست.
نکتهٔ منفی در اخلاق ابن سینا گفتار زشت و تند او نسبت به دانشمندان همدورهٔ خود و حتی به گذشتگانی مانند افلاطون و زکریای رازی بود.
ابن سینا بسیار تابع فلسفه ارسطو بود و از این نظر به استادش فارابی شباهت دارد. مبحث منطق و نفس در آثار او در واقع همان مبحث منطق و نفس ارسطو و شارحان او نظیر اسکندر افرودیسی و ثامیسطیوس است. اما ابن سینا هرچه به اواخر عمر نزدیک میشد، بیشتر از ارسطو فاصله میگرفت و به افلاطون و فلوطین و عرفان نزدیک میشد. داستانهای تمثیلی او و نیز کتاب پرحجم منطق المشرقین که اواخر عمر تحریر کرده بود، شاهد این مدعاست. امروزه از این کتاب تنها مقدمه اش در دست است. اما حتی در همین مقدمه نیز ابن سینا به انکار آثار دوران ارسطویی خویش مانند شفا و نجات میپردازد.[۶]
به دلیل آنکه در آن عصر، عربی زبان رایج آثار علمی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانی که در آن روزگار میزیستند کتابهای خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمه شد.
افزون بر این، ابنسینا در ادبیات فارسی نیز دستی قوی داشتهاست. بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان آنها انتساب دانشنامه علائی و رساله نبض بدو مسلم است. آثار فارسی ابنسینا، مانند سایر نثرهای علمی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شدهاست.[۷]
آثار فراوانی از ابنسینا به جا مانده و یا به او نسبت داده شده که فهرست جامعی از آنها در فهرست نسخههای مصنفات ابن سینا[۸] آورده شدهاست. این فهرست شامل شامل ۱۳۱ نوشته اصیل از ابن سینا و ۱۱۱ اثر منسوب به او است.[۷]
کتاب قانون یک دایره المعارف پزشگی است که در ان تمام مبانی اصلی طب سنتی مورد بحث قرار کرفتهاست مانند :مبانی تشریح/اناتومی/ مبانی علامت شناسی/سمیولوجی/داروشناسی وداروسازی و نسخه نویسی/فارماکولوجی/وغیره.کتاب قانون در سال ۱۳۶۰ توسط مرحوم شرفکندی هژار از زبان عربی به زبان فارسی امروزی ترجمه شد وتوسط انتشارات سروش منتشرگردید وتاکنون چندین بار تجدید چاپ شدهاست. کتاب قانون در دانشگاههای اروپایی وامریکایی تادو قرن پیش مورد استفاده پزشگان بوده وبه اکثر زبانهای دنیا ترجمه شدهاست. وبعد از انجیل بیشترین چاپ را داشتهاست. افلاطون مغز و قلب و کبد رااز اعضای حیاتی بدن انسان ذکر کرده بود و لذا این اعضارا مثلث افلاطون /تریگونوم پلاطو/ مینامیدند.ابن سینااعلام نمود که دوام وبفائ نسل انسان وابسته به دستگاه تولید مثل است ولذا جمع چهار عضو مذکور را مربع ابن سینا/کوادرانگولا اویسینا / نامیدند.
پورسینا تئوریدانی دارای دیدگاههای موسیقایی است. او مرد دانش و نه کنش در موسیقی بود ولی آنچنان از همین دانش نظری سخن میراند که گویی در کنش نیز چیره دست است. گمان میشود پورسینا و فارابی بنیادگذاران نخستین پایههای دانش هماهنگی(هارمونی) در موسیقی بودهاند. آثار موسیقایی پور سینا روی هم رفته پنج اثر مهم اوست که در بخشهایی از آنها به موسیقی پرداخته شده[۹]:
برای این بخش از این مقاله منابع لازم نیامدهاست. لازم است بر طبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع منبعی برای آن ذکر شود. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
ابن سینا در شعر نیز دستی داشته و اشعار زیادی به زبان عربی سرودهاست و حتی منظومههایی مثل قصیده ارجوزه در مسایل علمی ساختهاست. اشعاری نیز به زبان فارسی از او روایت کردهاند که برخی از آنها به نام دیگران نیز آمدهاست و با توجه به اسلوب و معانی آنها باید در انتساب این اشعار به ابن سینا تردید روا داشت. ما در اینجا، برای آشنایی مختصر با اشعار ابن سینا، گزیدهای از مستندترین آنها را میآوریم:
غذای روح بود باده رحیق الحق | که رنگ او کند از دور رنگ گل را دق | |
به رنگ زنگ زداید ز جان اندوهگین | همای گردد اگر جرعهای بنوشد بق | |
به طعم، تلخ چوپند پدر و لیک مفید | به پیش مبطل، باطل به نزد دانا، حق | |
میاز جهالت جهال شد به شرع حرام | چو مه که از سبب منکران دین شد شق | |
حلال گشته به فتوای عقل بر دانا | حرام گشته به احکام شرع بر احمق | |
شراب را چه گنه زان که ابلهی نوشد | زبان به هرزه گشاید، دهد ز دست ورق | |
حـلال بر عـقلا و حـرام بر جهـال | که میمحک بود وخیرو شر از او مشتق | |
غلام آن میصافم کزو رخ خوبان | به یک دو جرعه برآرد هزار گونه عرق | |
چو بوعلی میناب ار خوری حکیمانه | به حق حق که وجودت شود به حق ملحق |
□
روزکی چـــــند در جهان بودم | بر سر خـــــاک باد پیمودم | |
ساعتی لطف و لحظهای در قهر | جان پاکــــیزه را بــــیالودم | |
با خرد را به طبع کردم هجو | بی خرد را به طمع بـــستودم | |
آتـشی بر فروخــــــتم از دل | وآب دیده ازو بــــــــپالودم | |
با هواهای حرص و شــیطانی | ساعــــتی شادمـــان نیاسودم | |
آخر الامر چون بر آمد کار | رفتـــم و تخم کشته بدرودم | |
کـس نداند که مــن کـــجا رفتم | خود ندانم که من کجا بودم |
□
میحاصل عمر جاودانی است بده | سرمایهٔ لذت جوانی است، بده | |
سوزنده چو آتش است لیکن غم را | سازنده چو آب زندگانی است، بده |
□
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت | یک موی ندانست ولی موی شکافت | |
اندر دل من هزارخورشید بتافت | آخربه کمال ذرهای راه نیافت |
□
مایـــیم به عفو تـو تــولاکرده | وز طاعت معصیت تبرا کرده | |
آنجا که عنایت تو باشد، باشد | ناکرده چو کرده، کرده چون ناکرده |
□
هر هیأت و هر نقش که شد محو کنون | در مخزن روزگار گردد محزون | |
چون باز همین وضع شود وضع فلک | از پرده غیبش آورد حق بیرون |
□
در پرده سنحق نیست که معلوم نشد | کم ماند ز اسرار که مفهوم نشد | |
در معرفتت چو نیک فکری کردم | معلومم شد که هیچ معلوم نشد |
از شیوه نگارش کتابهای علمی و فلسفی ابنسینا و اشعار عربی او که مشهورترین آنها قصیده عینیه روحیه است به خوبی میتوان توانایی و تسلط او در شاعری و سخنوری در ادبیات عرب را دریافت. اشعار فارسیای که به ابنسینا نسبت دادهاند، روی هم رفته ۲۲ قطعه و رباعی در ۶۵ بیت میشود، ولی در صحت انتساب آنها به وی تردید کردهاند.[۷]
ابن سینا علاوه بر آثار خود چند شاگرد نیز تربیت کرد که هر کدام دانشمند بزرگی در زمان خود شدند. از میا شاگردان او این چمد تن سرشناسترند:
فیلسوفان مسلمان |
---|
بزرگان جهان اسلام در سدههای میانه |
---|
ابن اثیر · ابو کمیل · ابونواس · بتانی · وقیدی · ابوالوفای بوزجانی · معری · بغدادی · بیرونی · تقی الدین · الحازن · کاشانی · ابراهیم ادهم . کندی · ابن رشد · ابنسینا · ادریسی · ابوسعید گرگانی · فرغانی · ابوالفرج · ابوالفدا · عباس ابن فرناس · مسعودی · مروزی · مقریظی · ابن مقفع · ابن ندیم · ابن خلدون · ابراهیم ابن صنعان · جابر ابن حیان · حسن الوزن · خیام · خجندی · خوارزمی · ابن البنا · ابن فضلان · ابن نفیس · ابوالقاسم · ابوسعید ابوالخیر . علی قوشچی · صوفی . عطار نیشابوری . ابن بطوطه · ابن رومی · حاجی بکتاش والی . حلاج · رازی · قاضیزاده رومی · نصیرالدین طوسی · اقلیدسی · ابوالوفای بوزجانی · سعدی · سنان · طبری . فارابی · بیضاوی · غزالی · نظامی · ابن حزم · ابن عربی · مولوی · ابن تیمیه |
همدان یکی از شهرهای غربی و کوهستانی ایران میباشد که در استان همدان و در دامنه کوه الوند واقع شدهاست. همدان یکی از شهرهای تاریخی-فرهنگی و توریستی ایران به شمار میرود. این شهر در سیصد و شصت کیلومتری جنوب غربی تهران، در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران برابر با ۴۷۳٬۱۴۹ نفر بودهاست. شهر همدان مرکز شهرستان همدان و نیز مرکز استان همدان است.
میدان مرکزی (میدان امام خمینی ره) این شهر توسط مهندسان آلمانی طراحی شده و به نقشه شعاعی معروف است که ۶ خیابان اصلی بطور موازی به میدان اصلی شهر وصل شده و بلوارها بصورت رینگهای اول و دوم آنها را منقطع کرده که در نوع خود کم نظیر است و در ابتدای هر خیابان اصلی دو گنبد نقرهای رنگ به تعداد ۱۲ گنبد بنام هر یک از امامان شیعه تعبیه شدهاست.(شکل نقشه میدان در پایین آمدهاست)
فهرست مندرجات[نهفتن] |
همدان، اولین پایتخت نخستین تشکیلات حکومتی در ایران بوده، که در آن دوره هگمتانه نامیده میشدهاست.
آثار مکشوفه از تپه باستانی هگمتانه و نیز کتیبههای گنج نامه آثاری از آن زمان میباشند. آثار تاریخی، فرهنگی متعدد موجود در همدان، موجب شد تا در جلسه مورخ ۱۳۷۰/۲/۲ شورای عالی شهرسازی و معماری کشور، همدان به عنوان یکی از شش شهر تاریخی، فرهنگی کشور شناخته شود.
همچنین کاوشهای باستانشناسی انجام شده در تپه گیان نهاوند و وجود تپه باستانی باباکمال و مهاجرت حَبَقّوق پیامبر به تویسرکان، (حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح) نیز حاکی از قدمت این دو شهر میباشد.
مهاجرتهای اقوام آریایینژاد ماد از حدود ۳۵۰۰ سال پیش به منطقه غرب ایران و محدوده فعلی استان همدان به تدریج منجر به شکل گیری نخستین حکومت فراگیر به مرکزیت هگمتانه (همدان) در فلات قاره ایران گشت و این حکومت در ۶۵۰ پیش از میلاد در اوج اقتدار خود ضمن چیرگی بر بزرگترین قدرت سیاسی و نظامی آن روزگار یعنی دولت آشور قلمرو خود ار از شرق به آسیای میانه و در غرب به قلب آسیای کوچک گسترش داد. بر اساس نوشتههای هرودوت ورخ یونانی بدستور دیااکو نخستین پادشاه ماد در هگمتانه (همدان) پایتخت آنان استحکامات عظیمی شامل قلاع تو در تو و قصرهای سلطنتی برپا گشت.
بیشتر پژوهندگان علوم تاریخ و باستانشناسی بر این باورند که تپه امروزی هگمتانه در دل شهر همدان برجای مانده بقایای همین تأسیسات میباشد. این تپه طی چندین سال اخیر مورد کاوشهای باستانشناسی قرارگرفته وکارگاههای کاوش واشیا ﺀ بدست آمده در معرض دید علاقمندان قرار دارد.
همچنین انجام حفاریهای باستانشناسی در تپههای گودین نزدیک کنگاور در استان کرمانشاه و نوشیجان در ملایر گوشههایی از فرهنگ و تمدن اقوام ماد را در این زمان بر ما آشکار ساخته که از جمله آنها میتوان به نخستین اشکال خط ونگارش و سکههای اولیه و مظاهر فرهنگ دینی و معماری ایرانی اشاره نمود.
از دوره هخامنشیان علاوه بر سنگ نبشتههای میخی گنجنامه همدان تعداد قابل توجهی اشیا ﺀ زرین و سیمین و نیز بقایای کاخهای سنگی بیادگار ماندهاست که علاقمندان میتوانند از آنها در موزه ملی کشور و موزه تپه هگمتانه بازدید کنند از دورههای سلوکی واشکانی در همدان مجسمه شیر سنگی و گورستان پارتی و در نهاوند نشانههایی از یک معبد برجای است.
شهر همدان در دوره ساسانی یکی از ضرابخانههای این حکومت بوده وسکههای متعددی از این دوره در دست میباشد. شهر نهاوند نیز در این زمان دارای اهمیت ویژهای بود و دژ مستحکمی در آن قرارداشت ویکی از مراکز ایالات اسپهبد نشین هفتگانه این دوره بود.
اعراب در یورش به ایران فتح نهاوند را فتح الفتوح نامیدند و گشودن همدان را به سال ۶۴۵ میلادی پس از فتح نهاوند بزرگترین پیروزی خود بر ساسانیان شمردهاند. از آثار این دوره میتوان به غار قلعه جوق در فامنین و بقایای قلعهای در همان محل اشاره کرد.
نفوذ و گسترش اسلام درایران تغییرات وتکامل شگرفی را بر پایه تعالیم اسلام واصول هنرها و معماری قدیمی کشور سبب شد. ازاین دوره ۱۴۰۰ ساله در نقاط مختلف استان یادمانهای متعددی برجای مانده که اهم آنها عبارتاند از:بنای بسیار زیبا و ارزشمند گنبد علویان از دوره سلجوقی – برج قربان – بقعه استر ومردخای – بقعه خضر از قرون ۷تا۹ هجری در همدان امامزده ازناو از دوره سلجوقی در فامنین – امامزاده هود واظهر در رزن و بقعه حبقوق نبی در تویسرکان از قرن هشتم –امامزاده یحیی – امامزاده حسین و امامزاده اسماعیل د ر همدان و نیز کاروانسرای فرسفج و مدرسه علوم دینی شیخ علیخان زنگنه در تویسرکان – آب انبار وسنگ نبشتهای معروف به کتیبه آقاجان بلاغی مربوط به بنای یک سد در اسدآباد – یخچال میرفتاح در ملایر وحمام حاج آقا تراب در نهاوند ونیز تعدادی پل شامل پل شکسته (خسروآباد)در اسدآباد- پل کوریجان و آبشینه در همدان پل جهان آباد در فامنین – پل فرسفج ومجموعه بازار در تویسرکان و پل زرامین در نهاوند جملگی از دوره صفوی و بازار, مسجد جامع و میدان امام همدان و بازار ملایر از ابنیه مهم بعداز دوره صفوی.
آب و هوای همدان سرد است و در فصل زمستان زمین پوشیده از برف میشود.تابستان همدان معتدل و زمستان طولانی و سرد و برفی است.همچنین کمترین دمای ثبت شده در شهر همدان ۴۳- درجهاست که در زمستان سال ۱۳۴۲ ثبت گردیده و از این حیث در ایران رکورد دار است.
مقاله اصلی را بخوانید : شخصیتهای معروف
از شاعران، ادیبان و عالمان مشهور استان همدان میتوان به بزرگانی چون میرزاده عشقی اشاره کرد.
آرامگاه بوعلی سینا دانشمند و طبیب نامی ایرانی - آرامگاه باباطاهر - گنبد علویان - آرامگاه استرومردخای- برج قربان - تپه هگمتانه - غار علیصدر-کتیبههای گنجنامه- مجسمه شیر سنگی - بازار همدان- قبر اسکندر -مسجدجامع همدان-کلیسای پروتستان-کلیسای رافاییل -خانه شهبازیان-میدان امام خمینی ره-قلعه دختر(قیزقلعه سی)-تپه پیسا-تپه مصلی-عمارت باغ نظر-گورستان پارتی- بقعه خضر-آرامگاه عارف قزوینی-سرای قلمدانی.
تپه عباس آباد، لالجین، دره امامزاده کوهدره ماوشان، تپه حاجعنایت، پل کوریجان، پیست اسکی تاریک دره و آبشینه، غار علیصدر، آبشار گنجنامه، باغهای مصفای دامنه الوند به ویژه درهٔ عباس آباد و دره مراد بیگ، غار قلعه جوق، سد اکباتان، پارک مردم و بوستان ارم از نقاط گردشگری و طبیعی همدان هستند.
امامزاده عبدالله، امامزاده یحیی، امامزاده حسین، امامزاده اسماعیل، امامزاده محسن، امامزاده هادی ابن علی، امامزاده اسماعیل و امامزاده اهل بن علی.
تاریخچه :
موزه تاریخ طبیعی همدان، در راستای تأمین اهداف علمی، آموزش و پرورش دانشگاه بوعلی سینا، در سال ۱۳۵۱ خورشیدی به همت آقای جعفر محمد علی زاده بنیانگذاری شدهاست، و تا کنون نیز با مدیریت ایشان اداره میشود. این موزه با الگوها و استانداردهای بین المللی طراحی و تکمیل شدهاست. و نه تنها در سطح ایران بلکه در سطح خاور میانه و حتی جهان مطرح میباشد. محل آن در فضای دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا در انتهای چهار باغ آزادگان منشعب از میدان مدرس واقع شدهاست، و با زیر بنای تقریبی ۲۰۰ متر مربع در سه تالار جداگانه و بههمپیوسته جای داده شدهاست.
اکتشافات:
توجه به اکتشاف، بیانگر پوپایی و بالندگی یک موزه میباشد. و موزه تاریخ طبیعی همدان نیز درطول فعالیت ۲۸ ساله خود برخی از نمونههای را برای اولین بار در کشور کشف نمودهاست. و البته اثبات جدید بودن آنها در سطح جهان نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارد. برای نمونه کشف ۵ گونه جدید از ماهیهای خلیج فارس و چند نمونه از سنگوارهها است، که برای اولین بار توسط این موزه گزارش شدهاست. در حال حاضر علاوه بر گردشگران و پژوهندگان، سالانه گروههای زیادی از نفر دانشجویان و دانش آموزان از این موزه دیدن میکنند.
موزه هگمتانه در شرق تپه باستانی هگمتانه و جنب گودال معروف فرانسویها قرار دارد.
ساختمان این مکان که پیشتر مدرسه پرورش نامیده میشد,در طی تغییرات وتعمیراتی به منظور ایجاد یک موزه موقت به بهره برداری رسیدهاست و مجهز به آزمایشگاه و کارگاه عکاسی میباشد.
اشیای موزه مشتمل بر دوبخش اختصاصی واستانی است.
در این مجموعه آثار سنگی ,سفالی,استخوانی وفلزی از دورههای پیش وپس از اسلام به نمایش در آمدهاست. در راهرو و تالار سمت راست موزه, اشیای یافتهشده از هگمتانه نگهداری میشوند. از برجستهترین این آثار میتوان به پایه ستونهای متعلق به کاخهای هخامنشی از جمله شالی ستون مربوط به دوران اردشیر دوم با متن میخی,دو مهر استامپی سنگی وشیشهای مربوط به دوران قبل از اسلام وسرگاو از جنس سفال متعلق به دوران هخامنشی اشاره کرد. همچنین مجموعهای از اشیای باستانی در سالهای پیش از انقلاب به صورت حفارهای غیر قانونی از خاک خارج شدهاند که آنها را منسوب به هگمتانه میدانند و اکنون در موزه ملی و بعضی در موزههای خارج از کشور نگهداری میشوند. مجموعه تابوتهای سنگی وسفالی مربوط به دوره پارتیان که از میدان شیر سنگی بدست آمده اند, خمرهها وسنگهای تزیینی با نقوش زیبا وسنگ قبرهای دوران مختلف اسلامی, شاخصترین نمایندههای آثار کشف شده استانی میباشند که در سالن مرکزی وراهروی سمت چپ موزه قرار داده شدهاند.
سفال و سرامیک، چرم و کالای چرمی، فرش، گلیم و جاجیم، انگشت پیچ، سیر تند، شیر شیره، قیسی، مویز، شیره انگور، کماج، حلوا زرده، گردو، مربای پوست پسته.
صنایع دستی به ویژه از نظر صنایع چرمسازی , قالیبافی و گلیم بافی و به ویژه با توجه به وجود شهر لالجین به عنوان قطب سفال سازی و سرامیک کشور محسوب میشود.
شهرهای خواهر همدان:
|
مرکز | همدان |
شهرستانها |
اسدآباد | بهار | تویسرکان | رزن | کبودرآهنگ | ملایر | نهاوند | همدان |
شهرها |
ازندریان | اسدآباد | برزول | بهار | تویسرکان | جورقان | جوکار | دمق | رزن | زنگنه | سامن | سرکان | شیرینسو | صالحآباد | فامنین | فرسفج | فیروزان | قروه درجزین | قهاوند | کبودرآهنگ | گلتپه | گیان | لالجین | مریانج | ملایر | نهاوند | همدان |
نقاط دیدنی |
گنجنامه | آتشکده نوشیجان | آرامگاه استر | آرامگاه باباطاهر | آرامگاه بوعلیسینا | امامزاده یحیی | پیست اسکی الوند | تالاب پیرسلیمان | تپه باستانی هگمتانه | سد اکباتان | سرآب گیان | غار علیصدر | گنبد حیقوق نبی | مجسمه شیر سنگی | مقبره باباپیره | موزه تاریخ طبیعی همدان |
فهرست روستاهای استان همدان |
یوفا: سرمربی تیم ملی فوتبال فرانسه تیه ری هانری مهاجم بارسلونا را به عنوان کاپیتان این تیم انتخاب کرد.
|
|||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
رنگها | آبی, سفید و قرمز | ||||||||||||||||||||||||||||||
نشان | خروس | ||||||||||||||||||||||||||||||
لقب | آبیپوشان یا آبیها | ||||||||||||||||||||||||||||||
سرمربی | ریمون دومنک | ||||||||||||||||||||||||||||||
ردهبندی فیفا | ۴ | ||||||||||||||||||||||||||||||
رکورددار بازی ملی | لیلیان تورام : ۱۲۶ | ||||||||||||||||||||||||||||||
بهترین گلزن | میشل پلاتینی : ۴۱ | ||||||||||||||||||||||||||||||
نخستین بازی رسمی | ۱ مه ۱۹۰۴ فرانسه ۳ - ۳ بلژیک |
||||||||||||||||||||||||||||||
درخشانترین نتیجه | ۶ سپتامبر ۱۹۹۵ فرانسه ۱۰ - ۰ آذربایجان |
||||||||||||||||||||||||||||||
بدترین شکست | ۲۲ اکتبر ۱۹۰۸ دانمارک ۱۷ - ۱ فرانسه |
||||||||||||||||||||||||||||||
جام جهانی | شرکت در دور پایانی : ۱۲ بهترین نتیجه : قهرمان در ۱۹۹۸ |
||||||||||||||||||||||||||||||
قهرمان اروپا | دور پایانی : ۶ درخشانترین نتیجه : قهرمان در ۱۹۸۴ و در ۲۰۰۰ |
||||||||||||||||||||||||||||||
بازیهای المپیک | بهترین نتیجه : مدال طلا در ۱۹۸۴. |
||||||||||||||||||||||||||||||
|
|
تیم ملی فوتبال فرانسه یک تیم بینالمللی فوتبال است که شامل بهترین بازیکنان فوتبال فرانسوی و تحت نظارت فدراسیون فوتبال فرانسه است. این تیم عضو یوفا است و طی سالهای اخیر موفقیتهایی کسب کرده است از جمله مقام قهرمانی در جام جهانی سال ۱۹۹۸ و نایب قهرمانی در ۲۰۰۶.
|
|||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|