زندگی اسطوره :ناصر خان حجازی



ناصر حجازی در تهران، محله آریانا (مالک اشتر) در تاریخ 28 آذرماه 1328 به دنیا آمد. وی دروازه بان سابق تیم های استقلال (تاج) و تیم ملی ایران است که اکنون به مربیگری می پردازد. او از محبوب ترین و مشهور ترین فوتبالیست های ایرانی بشمار می رود و در استقلال تهران از او بعنوان تنها اسطوره ی این باشگاه نام می برند. در سال 1378 کنفدراسیون فوتبال آسیا وی را بعنوان دومین دروازه بان برتر قرن بیستمِ این قاره انتخاب کرد. پدرش متولد تبریز بود و آژانس املاک داشت. وی با چهار خواهر و یک برادر در خانواده ای 8 نفری زندگی می کرد. در کودکی بازیگوش بود و در سوم و ششم ابتدایی و ششم دبیرستان رفوزه شد. اما به هر ترتیب موفق شد دیپلم بگیرد. دوره دبستان را در دبستان هخامنش و دوره دبیرستان را در دبیرستان های سعادت، سینا، سهند و شرق طی کرد. در سال 1350 وارد مدرسه عالی ترجمه شد و بعد از 6 سال به دلیل مسافرت های ورزشی موفق شد لیسانس بگیرد.




ادامه مطلب ...

افشین قطبی


زندگی با مادرخوانده ایرانی و باغبانی آمریکایی
به عنوان اولین پرسش از افشین قطبی می‌پرسیم که کجا و در چه زمانی به دنیا آمد و چرا از ایران خارج شد و او با آن لهجه شیرینش برای مان می‌گوید: 
«در بهمن سال 1343 به دنیا آمدم. راستش را بخواهید از خاطرم رفته که در چه محلی به دنیا آمدم، نام مدرسه‌ام هم یادم نیست. 13 ساله بودم، در سال 1356، یک سال پیش از انقلاب به همراه پدرم به کالیفرنیا رفتم. او زندگی جدیدی را در آمریکا آغاز و همسر جدیدی اختیار کرده بود و همین امر باعث شد من هم با او به کالیفرنیا بروم. در یک شهر کوچک در حوالی لس‌آنجلس زندگی‌ام را آغاز کردم.» 
و پس از آن بر افشین قطبی چه گذشت؟ 
«اولین ماه‌های حضور در آن جا برایم سخت بود. زبان انگلیسی بلد نبودم اما توانستم در عرض سه ماه زبان انگلیسی را یاد بگیرم، ضمن این‌که هر روز صبح فوتبال هم بازی می‌کردم. فوتبال تو قلب و خونم بود، در ایران هم بازی با بچه‌محل‌ها یادم نمی‌رود، هر روز فوتبال بازی می‌کردیم و علاقه شدیدی به توپ و تور داشتم. در همان اوان در مدرسه «جونیورهایس‌هود» تحصیل می‌کردم و توانستم تیم فوتبالی در آن مدرسه تشکیل بدهم.
ملیت‌های مختلفی در آن مدرسه تحصیل می‌کردند و به همین خاطر اعضای تیم فوتبال این مدرسه هم از کشورهای مختلف بودند. چیزی که یادم می‌آید این‌که در آن جا با فردی آشنا شدم که پدرش ایرانی و مادرش مصری بود. او معلم مدرسه ما بود و یک مدرسه فوتبال هم داشت. یک روز که در حال فوتبال بازی کردن بودم، او را دیدم و آن آشنایی باعث شد روابط‌مان بیشتر از گذشته شود، او مثل یک برادر بزرگ تر برای من شد و مرا در مدرسه فوتبالش ثبت‌نام کرد و من زیرنظر او آموزش دیدم. از همان روزهای اول که به این شکل فوتبال را ادامه دادم، دلم می‌خواست علم فوتبال را یاد بگیرم. دلم می‌خواست بیشتر به جای این‌که فوتبال بازی کنم، فوتبال آموزش بدهم. ضمن این‌که مدرسه معروفی هم داشتیم. در این مدرسه «جان ویت» بازی می‌کرد، در ضمن بگویم که از اواسط دهه هفتاد میلادی آمریکایی‌ها به فوتبال روی‌ آوردند و به سرمایه‌گذاری پرداختند. همان سال‌ها بود که تیم ثروتمند کاسموس آمریکا، بازیکنانی چون پله، بکن‌باوئر و یوهان کرایف را به استخدام خود درآورده بود. در مدرسه فوتبال ما هم بازیکنان خوبی (نوجوانان) از کشورهای مکزیک، ایران، مصر، ژاپن، چین و آفریقا حضور داشتند. به همین خاطر تیم فوتبال مدرسه ما بین‌المللی شد و در مسابقات بین مدارس هم به مقام اول در کالیفرنیا رسید. من آن زمان مربی‌شان بودم. این روند ادامه داشت تا این‌که 17 ساله شدم.»

ادامه مطلب ...